«پادشاه چمدانی» در اسناد آمریکایی کودتای ۲۸ مرداد+تصاویر
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۴۶۱۲۰۸
سخن گفتن از رویکردهای موثر در سیاستگذاری یک کشور، مستلزم بررسی مولفههای متعددی است که در در کنار متغیرهایمختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، جغرافیایی و ژئوپولتیکی عمل میکنند.
از جمله این عوامل که البتهگاهاً کمتر به آنتوجه میشود ویژگیهای فردی و شخصیتی رهبران سیاسی است که در فعل و انفعالی دو سویههم از متغیرهای دیگر اثر میپذیرد و هم بر آنها تأثیر گذار است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تحلیلگران و نویسندگانپیش از این با استناد به منابع مختلف تاریخی و سیاسیشخصیت محمد رضا پهلوی، شاه مخلوع ایران را مورد کاوش قرار دادهاند. از جمله،«ماروین زونیس»، استاد دانشگاه آمریکاییدر کتابی به نام «شکست شاهانه» در این باره به تفصیل نوشته است.
نیمرخ روانی ترسیمشده در این تحلیلها، شاه مخلوع رافردی سستاراده و مبتلا به تزلزلهای شخصیتی نشان میدهندکه در لحظههای بحرانی زندگی سیاسی،مضطرب و افسرده میشود،دو دولی و تردید نشان میدهدو نه تنها از تصمیمگیری قاطع عاجز است،بلکه در اساس، اضطراب بحران را برنمیتابد.
نکتهیجالب لقبیاست که زونیس از قول عدهایبه شاه میدهد:«در سالهایاول سلطنتش بعضیهابه او نام پادشاه چمدانیداده بودند، چون همیشه چمدانهایش را بسته بود و آماده بود تا در صورتیکه به مبارزه طلبیده شود، از کاخش یا از ایران فرار کند.»
گفته میشود محمد رضا پهلوی بین سال 1320 تا کوتای 28 مرداد که با خروج زودهنگامش از ایران برنامه انگلیس و آمریکا را در معرض شکست قرار داد، دستکم پنج بار به روایت اسناد مختلف در آستانه خروج از ایران بود.
شاه همچنین بنا به روایتهایموجود،منفعل و بسیار تلقینپذیر بود وقدرت دخل و تصرف در اوضاع را نداشت؛در موقعیتهای حساس،صرفاً به دنبال تکیهگاهی بود که مسئولیت تصمیمگیری را از خود سلب کرده و تنها مجری تصیماتی باشد که دیگران میگیرند.
«زونیس» از پنج نفر به عنوان «منابع قدرت روانی» محمد رضا پهلوی نام میبرد:پدر و مادرش، خواهر دوقلویش اشرف، ارنست پرون و سرانجام اسدالله علم. او همچنین روی کمکهای آمریکا و تصمیمهای و مشورتهایمقامهای آن کشورهم حسابویژهای باز میکرد و تلاش میکرد آنها را عملی کند.
آنچه موجب شکلگیری این رفتارهای شاه میشد، البته ریشه در فضایی داشت که او در کودکی در آن پرورش یافته بود، زیرااز منظر علم روانشناسی،هر رویدادیکه رابطه گرم و حمایتگرانهبین کودک و والدین را مختل کند،تصور احساس جدایی و درماندگی در دنیایی پیشبینیناپذیر و متخاصمرا در ذهن او نهادینه کرده و تاسالهایبسیار دورتر، به شکل احساساضطراب اساسی و تردیدهای تصمیمگیری آثارش را در شخصیت فرد نمایان خواهد ساخت. شاه هم از این قاعده مستثنی نبود.
گفته میشود شاه در فضای غیرصمیمی،بدون محبت و سلطهگرانهایپرورش یافته بود و تزلزلهای شخصیتیاش، انعکاسی از این فضا بود.
رضا خاندر سال 1305 رسماً تاجگذاری کرد و محمدرضا، هفت ساله بود که به عنوان ولیعهد انتخاب شد. این انتخابتحولی سرنوشتساز را در زندگی او رقم زد، زیرارضاشاه بعد از آن دستور داد بلافاصله، محمدرضا را از مادر و خواهرانش جدا کنند و در کاخی جداگانه به تعلیم و تربیت او بپردازند. رضاشاه با این استدلال که ولیعهد باید در فضایی مردانه تربیت شود، فضای خانه مادری را جای مناسبی برای تربیت او نمیدید.
رضا خان به علاوه در مواقع اندکی که از کار سیاست فارغ بود و در صحنه خانواده حضور داشت به سیاق سلوک قزاقیاش از ابراز محبت و علاقه به فرزندانش به خصوص محمدرضا عاجز بود و از آن امتناع میکرد.
بعد از فارغالتحصیلی از مدرسه ابتدایی، رضاشاه تصمیم گرفت محمدرضا را در سن 12 سالگیبرای ادامه تحصیل به خارج از کشور بفرستد.حالا او که یکبار در هفت سالگی از محیط خانوادگی و محبت مادری به اجبار دور شده بود، این بار بایستی محرومیتی دیگر را تجربه کند.
رگههای این محرومیتهای عاطفی در احساسهای دو گانهای که شاههم در کتابهاو هم در اعمال و سلوکش در دربارنسبت به رضا شاه نشان دادهنمایاناست. در کتاب «مأموریت برای وطنم» ازپدرش به عنوان«رعبانگیزترین فرد گیتی» نام میبرد و مینویسد که پدرش بر او «تأثیرات مثبت و منفی» بر جا گذاشته است. در عین حال، در این کتاب بارها به نام پدر اشاره میکند و دستاوردهای او را میستاید.
احساسهای دوگانه شاه به پدر چیزی نبود که درباریان با تجربه از آن بیخبر باشند. آنهابه خوبی میدانستند که نباید پیش شاه زیاده از حد از پدرش تعریف کنند. او در واقع خود بارها به صراحت گفته بود که دستاوردهای ایران در دوران حکومت او به مراتب بیشتر از پیشرفتهای دوران رضا خان بود. او در کتابهایی که بعداً نوشت هم بارها نوشت که پدرش در دوران حکومت خود وقت چندانی برای عمران و آبادانی ایران نداشت و عمده پیشرفتهای کشور در زمان او به وقوع پیوستهاند.
اما جدیدترین شواهددرتأیید این خصلتهایشخصیتیمحمد رضا در اسنادی یافت میشود که به تازگی وزارت خارجه آمریکا درباره کودتای 28 مرداد سال 1332 منتشر کرده است.مقامهای آمریکایی هم در مکاتبات محرمانهبارها به شخصیت «ضعیف» و منفعل محمدرضا پهلوی اشاره میکنند که در مواقع بحران، مجری بیچون و چرای پیشنهاداتیاست که حلقههای نزدیکانش طرح میکنند.
در یک سند سیا که تاریخش مشخص نیست، بعد از اشاره به روابط خوب شاهبا مقامهای آمریکایینوشته شده است: «علیرغم تمامی این خصلتهای قابل ستایش، شاه نشان داده که فردی متزلزل، پرتردید و غیرقاطع است. در بسیاری از موقعیتها، وقتی که او در نهایت تصمیم گرفت در مسیری مثبت گام بردارد، در نهایت عمل نکرد و برنامههایش را رها گذاشت.»
سند دیگر، اظهارنظری است که «برتون بری»، سفیروقت آمریکا در بغدادبعد از دیدار بامحمدرضا پهلوی که از کشور گریخته در تلگرافی به وزارت امور خارجه متبوعش ارسال کرده است.اواز روحیه درهم شکسته شاه صحبت میکند و مینویسد که شاه گفتهطبق پیشنهاد آمریکاییها فرار کرده است.
«بری» در این تلگراف وضع شاه را چنین توصیف میکند: «شاه را در حالی دیدم که به خاطر سه شب بیخوابی رنگپریدهو به خاطرسیر اتفاقات گیج و منگ بود، اما هیچ تلخی نسبت به آمریکاییها که این عملیات را خواسته و طراحی کرده بودند، ابراز نکرد. من به او پیشنهاد کردم که به خاطر حیثیت خودش در ایران، هیچگاه این را آشکار نکند که هیچ خارجیای در این اتفاقات نقشی بازی کردهاند او موافقت کرد.»
دیپلمات آمریکایی در بخش دیگری از این سند مینویسد: «شاه گفت که او مجبور خواهد بود به زودی و احتمالاً فردا یک بیانیه صادر کند. با وجود این لازم است که او از اوضاع در تهران با خبر باشد و از دوستان آمریکاییاش توصیه دریافت کند.»
در بخشهای دیگر گزارش«بری» همبه وضوح مشخص است که شاه به جهت تزلزلهای شخصیتی و نداشتن اعتماد به ارزیابیهای فردی خود، نقشه کودتا را تنها بر اساس توصیه دیگران چیدهو اکنون هم میخواهد که همانهامسئولیت هدایت سیر بعدی وقایع را به عهده بگیرند.
دیدار شاه با سفیر آمریکا در بغداد بعد از شکست کودتای اول
بری در بخشی از این یادداشت مینویسد: «شاه میگوید او از فهمیدن اینکه چرا این نقشه عملی نشد کاملاً عاجز است. مقامهای مورد اعتماد دربارکاملاً از موفقیت آن اطمینان داشتند. دوستآمریکایی، کاملاً به موفقیت آن ایمان داشت. وقتی که او به این فرد آمریکایی گفت که در صورت شکست نقشه چه کاری باید انجام بدهد وی احتمال شکست را ناچیز دانست اما هنگامی که به اصرار از او خواسته شد راهکاری ارائه بدهد، گفت که شاه باید به بغداد برود. شاه گفت که به این دلیل است که او بعد از شکست طرح اکنون به بغداد آمده است. حالا او به اطلاعات و توصیه برای گام بعدی نیازمند است.»
دیپلمات آمریکایی درباره روحیه در هم شکسته شاه هم اینطور نوشته است: «او گفت که او نباید برای مدت زیاد در اینجا بماند، اما بعد از ان به اروپا و سرانجام به آمریکا خواهد رفت. او اضافه کرد که مدت کوتاهی بعد، دنبال کار خواهد گشت چرا کهخانوادهایبزرگ و امکانات اندکی در اروپا دارد. من سعی کردم روحیه او را با گفتن اینکه امیدوارم به زودی به کشورش برگردد و برمردمی که کارهای زیادی برای آنها حکومت کند، بالا ببرم، اما او گفت که مصدق کاملاً دیوانهو به طرز دیوانهواری حسود است، مثل پلنگی که به هر موجود زندهای که بالای سرش حرکت میکند یورش میبرد.»
اسناد متنوع دیگری هم یافت میشوند کهمقامهای آمریکایی با لحنیصریحتردرباره شخصیت شاه و اینکه چه نگاهی به او دارند، صحبت کردهاند.
به عنوان مثال در بیانیه مشترکی که سفارتخانههای انگلیس و آمریکا در تهران به تاریخ نوامبر 1951 درباره اوضاع ایران تدوین کردهاند از شاه به عنوان فردی «ضعیف و متزلزل، اگرچه خوشنیت» یاد شده است.
یا در گزارشیدیگر که برای ارائه به مدیر سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) درتاریخ 18 فوریه 1953 (29 بهمن 1331)در بحبوحه بالا گرفتن مجادلات بین محمد رضا پهلوی و مصدق تهیه شده آمده است: «شاه گفته که او قدرت را ترک خواهد کرد. حسب گزارش، او ممکن است که همزمان کنترل دولت را به صورت اضطراری در دست بگیرد. حالت دوم، با توجه به سابقهاو در عدمتصمیمگیری و ضعف، بعید است.»
در سندی دیگر از سیا به تاریخ 24 فوریه 1953 هم اینطور آمده است: «شاه، بارها با اعطای امتیاز به مصدق، او را آرام کرده است. او ظاهراً هیچ برنامه مشخصی برای اقدام در صورت استعفای مصدق نداردو این را هم نشان نداده که از عزم لازم برای در اختیار گرفتن کنترل دولت یا حمایت قاطع ازنخستوزیری که خودش معرفی میکند، برخوردار است.»
منبع: افکارنيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۴۶۱۲۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اخبار ضدونقیض درباره وضعیت سلامتی پادشاه انگلیس
به گزارش «تابناک» به نقل از ایرنا، چارلز سوم بر اساس بیانیه کاخ باکینگهام قرار است از هفته آینده برنامه ملاقاتهای عمومی خود را از سر بگیرد. او طبق برنامه اعلام شده قرار است سه شنبه هفته آینده به طور نمادین از یک کلینیک درمان سرطان بازدید و در ماه ژوئن با امپراطور و ملکه ژاپن ملاقات میکند.
این درحالی است که هفته آینده سالگرد تاجگذاری چارلز به عنوان پادشاه انگلیس است و مقامهای دربار درحال تدارک جشنهای سلطنتی در این کشور هستند. چارلز شهریور ۱۴۰۱ در پی فوت مادرش الیزابت دوم به تاج و تخت رسید و اردیبهشت ۱۴۰۲ طی مراسمی پرحاشیه تاجگذاری کرد.
اما حدود ۹ ماه بعد یعنی بهمن سال گذشته، کاخ باکینگهام اعلام کرد که چارلز به سرطان مبتلا است و به همین خاطر حضور او در انظار عمومی کمتر میشود. نوع سرطان چارلز مشخص نیست اما هر از گاهی گمانهزنیهایی درباره وضعیت سلامتی وی مطرح میشود.
دو ماه پیش خبری منتشر شد که چارلز به طور غیرمنتظرهای مُرده است. این خبر ابتدا در یک شبکه تلگرامی روسزبان منتشر و بهسرعت در سایر رسانههای روسیه بازتاب یافت. سرانجام خبرگزاری تاس وابسته به دولت روسیه با انتشار گزارشی اعلام کرد که مقامات کاخ باکینگهام این خبر را تکذیب و تأیید کردهاند که چارلز سوم زنده و سرگرم انجام امور کاری است.
اما در همین فاصله، خبر یادشده مرزهای روسیه را درنوردید و به طور گستردهای در شرق اروپا بازتاب یافت. بر همین اساس، سفارت انگلیس در اوکراین با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کرد: «خبر مرگ شاه چارلز سوم جعلی است.» سفارت انگلیس در روسیه نیز با انتشار پیامی این خبر را تکذیب کرد.
از سویی نشریه نیویورکپست اخیراً در گزارشی، با اشاره به وخیمتر شدن وضعیت سلامتی چارلز نوشته است که این روند رو به زوال، مقامات دربار را بر آن داشته است که «برنامه مراسم خاکسپاری» او را بهطور مرتب بهروز کنند.
چند منبع مطلع هم به دیلیبیست گفتهاند، شرایط جسمی چارلز ۷۵ ساله خوب نیست و او اخیرا کمتر در محافل عمومی حضور داشته است. گفته میشود که «برنامه مراسم خاکسپاری» او بلافاصله پس از خاکسپاری الیزابت دوم در شرایط آمادهباش قرار دارد.
کاخ باکینگهام از دیرباز برای مرگ الیزابت و چارلز برنامهای از پیش تعیین شده دارد که به محض مرگ آنها اجرایی میشود. همانطور که الیزابت در جریان آمادهسازی و بهروز رسانیهای مراسم خاکسپاریاش در آینده بود، چارلز نیز از جزئیات این برنامه مطلع است.
به هر روی ابهامات درباره وضعیت جسمی چارلز سوم کم نیست. کاخ باکینگهام امروز اعلام کرد که هنوز برای اعلام زمان مورد نیاز برای ادامه درمان پادشاه زود است. در بیانیه دربار اینطور ادعا شده است که پزشکان «از پیشرفتهایی که تاکنون انجام شده بسیار دلگرم شدهاند و نسبت به ادامه بهبودی پادشاه امیدوارند».
خبرگزاری بیبیسی گزارش داد که چارلز سوم هنوز قادر به انجام کامل وظایف خود نیست و به نظر میرسد که دربار تلاش میکند تا «سیگنالهای مثبتی» را نسبت به وضعیت سلامتی او مخابره کند.
کاخ باکینگهام امروز (جمعه) تصویری از چارلز را منتشر کرد که در کنار همسرش کامیلیا در باغ قدم میزند. البته دربار انگلیس در انتشار تصاویر جعلی ید طولایی دارد و اسفند گذشته نیز با انتشار تصویر دستکاری شده از کاترین میدلتون همسر ولیعهد انگلیس که مدتیست در انظار عمومی دیده نشده و گمانهزنیها درباره مرگ وی بالا گرفته است، سوژه رسانهها شد.
به هر روی، این طور که از بیانیه کاخ باکینگهام بر میآید، برنامه ملاقاتهای عمومی چارلز سوم در آستانه سالگرد تاجگذاری وی بشدت محدود است و او قرار نیست در مراسم و جشنهای عمده شرکت کند. طبق بیانیه منتشر شده، حضور پادشاه در هر برنامه نیز مطابق با تشخیص پزشک خواهد بود و او در تمام برنامههای عمومی تابستان شرکت نخواهد کرد.
در واقع بیانیه دربار درباره از سرگیری ملاقاتهای عمومی چارلز، اقدامی نمایشی و سازماندهی شده به نظر میرسد که فشار افکار عمومی را در آستانه سالگرد تاجگذاری وی کاهش دهد.